بیوگرافی میلا جووویچ

 بیوگرافی میلا جووویچ

Glenn Norton

بیوگرافی • ماهیت مبهم یک مدل

  • اولین تجربیات حرفه ای
  • میلا جووویچ: از مد تا سینما
  • ژان آو آرک و لوک بسون
  • عشق های میلا جووویچ
  • دهه 2000
  • دهه 2010

میلا جووویچ نه تنها مدل زیبایی است که همه ما می شناسیم، بلکه شخصیتی با شخصیتی پیچیده که در مقابل دوربین به عنوان بازیگر و جلوی میکروفن به عنوان خواننده ای که عاشق صداهای تند و تیز است تلاش کرده است.

تجارب اولیه حرفه ای

این ابر زن سخت مزاج از سرما می آید و در 17 دسامبر 1975 در کیف یخ زده اوکراین به دنیا آمده است. مطمئناً شرایط او آسان نیست. و پر از فرصت‌ها، مانند تمام مردمش، غوطه‌ور در بدبختی و فقر، محصولات طبیعی دولت کمونیستی مجاور، اتحاد جماهیر شوروی (که اوکراین در آن زمان منطقه‌ای از آن بود). تنها فرزند هنرپیشه گالینا لوگینووا و فیزیکدان بوگیچ جووویچ، که تبعید در کالیفرنیا را برای فرار از اتحاد جماهیر شوروی انتخاب کردند، آنها با پست ترین مشاغل سازگار شدند (مادر در عرض چند هفته از مراحل ممتاز مسکوویی به "تمیز کردن" گذشت. شرکت).

با این حال میلا، در دوازده سالگی، طبق گفته ریچارد آودون که او را برای Revlon جاودانه کرد، در حال حاضر "یکی از فراموش نشدنی ترین چهره های جهان" است. کمپینی که انتقادات شدیدی را برانگیخته استو سردرگمی های متعدد، ناشی از ترس از این که فرهنگ تصویر، چهره و روح نوجوانان (اگر نه کودکان) را بیش از حد عادی در اختیار بگیرد.

در پاسخ، خود یووویچ در مصاحبه ای اظهار داشت: "اگر من احساس راحتی می کردم که یک مدل هستم، چرا باید از کسی می خواستم که به من بگوید چه باید بکنم یا نباید انجام دهم؟ بلافاصله فهمیدم که آنها از من چه می خواهند؟ و من بدون هیچ مشکلی از آنها لذت بردم».

Milla Jovovich: از مد تا سینما

بنابراین، تنها در چند سال، Milla Jovovich به نمادی تبدیل می‌شود که در بیلبوردهای تبلیغاتی در سراسر جهان، در آگهی‌های تبلیغاتی برای تلویزیون های سیاره ای، روی جلد براق ترین مجلات. اما این فقط مرحله اول است: او بیشتر می خواهد. او سینما، موسیقی می‌خواهد، و با آنها آرزوی جوایز و تقدیرهایی دارد که او را از برزخ طلایی، اما تا حدودی ناشناس مدل‌ها دور کند. برای موفقیت در این کار، او همچنین حاضر است هزینه های بسیار بالایی بپردازد و تصویر خود را به خطر بیندازد، مثلاً وقتی از او می خواهند که قسمت های خصوصی بدن را نشان دهد و در صحنه های برهنه بازی کند. صحنه سکس با دنزل واشنگتن در «او بازی کرد» اسپایک لی، جایی که میلا لباس غمگین اما بسیار هوس‌انگیز یک فاحشه را می‌پوشد، چیزهای زیادی در مورد جذابیت جنسی او می‌گوید، در مورد پتانسیل او به عنوان یک زن مهلک که قادر به بازی کردن کارت است. شیطنت، که توسط شخصیت شدید او پشتیبانی می شود.

جوآن آو آرک و لوک بسون

در هر صورت، این خود میلا است که وقتی به قدرت بدنش پی می برد، با ابهام آندروژنی تصویرش بازی می کند. با تماشای بازی او در ژان آو آرک ، می‌فهمید که چگونه یک جوان بیست و چهار ساله که دنیا را در پای خود می‌خواهد، می‌تواند ارتش‌ها، جنگ‌ها، مردان کوچک و ضعیف را به سمت سرنوشت‌هایی هدایت کند که با چنین سرنوشت‌سازی مشخص شده‌اند. ، شفاف ، دقیق

"همه چیز با یک عکس از من شروع شد" ، بازیگر به یاد می آورد، "یکی از عکس های قهوه ای مورد علاقه من: من موهای وحشی و آرایش عجیب و غریب دارم. من و لوک بودیم. به او نگاه کردم و گفتم: "این جوآن آو آرک است. این عکس ما را ترغیب کرد که فیلم را بسازیم.">، لوک بسون گفت. میلا او را تکرار می کند: "من هرگز مذهبی نبودم، ایمان من از خودم ناشی می شود: اگر کار خود را به خوبی انجام دهید، همه چیز به سراغ شما می آید. اگر تمام توانت را ندهی نمی توانی عصبانی شوی.

اما پشت این حرف ها یک قسمت مهم از زندگی میلا هم وجود دارد.در زمان فیلمبرداری فیلم که او را راه اندازی کرد، در واقع، آن دو عاشق هم شدند و ازدواج کردند، اما مدت کوتاهی پس از پایان فیلمبرداری از هم جدا شدند. کارگردان در جهان" .

پس از آن، این زوج،با حفظ شرایط خوب، آنها فیلم دیگری را با هم فیلمبرداری خواهند کرد، "عنصر پنجم"، فیلمی که در آن به وضوح قابل مشاهده است که لوک بسون چگونه می تواند از "بازیگران-ابزار" خود یعنی بهترین انرژی ها بیرون بکشد.

همچنین ببینید: پیرو آنجلا: بیوگرافی، تاریخ و زندگی

عشق های میلا یووویچ

اما روابط عاشقانه او همیشه طوفانی و ناموفق بوده است که با اولین ازدواج شروع شد که توسط مادرش لغو شد: میلا شانزده ساله بود. ساله بود و شوهرش شان اندروز بود، بازیگری که در "محیرت و گیج" به او پیوست . سپس، پس از طلاق با بسون، داستان با جان فروسیانته ، گیتاریست گروه قرمز هات چیلی پپرز، که میلا از طرفداران سرسخت آن بود، وجود داشت. بعدها، او عاشق پل دبلیو اس اندرسون ، کارگردان «رزیدنت اویل» شد. جووویچ در مورد رابطه آنها اینگونه اظهار نظر می کند: "بالاخره در مورد زندگی عاشقانه ام یک تجلیل داشتم" .

دهه 2000

اما این فیلم‌های مهم در حال حاضر تنها یکی از پروژه‌های متعددی هستند که باید در "پالمارهای" شخصی این بازیگر به شمار بیایند و مشخص شوند، که به تدریج ثروتمندتر و غنی‌تر می‌شود. . او نه تنها ماه‌ها را در استودیوی ضبط با گروهش "Plastic Has Memory" گذراند تا سومین آلبوم تولید شده توسط دوست-مدیر خود کریس برنر را ضبط کند، بلکه او همچنین ستاره (در کنار مل) است. گیبسون) از مهم "هتل میلیون دلاری" ساخته ویم وندرس، فیلمی که افتتاحیهجشنواره فیلم برلین در سال 2000.

علاوه بر این، او همچنین «قایق‌خانه» را فیلمبرداری کرد، داستان یک روح زن که در یک زن جوان با شکوه اما شکننده که از یک بیمارستان روانی روسیه فرار کرده بود (داستانی که در واقع از یک افسانه بسیار محبوب در کشورهای اروپای شرقی). بخشی "دوخته شده" به دوست دختر سابق که از سرما آمده است. به نوجوان سابقی که کالوین کلین به شدت او را به عنوان گواهی از بی قراری جنسی معاصر می خواست. به هنرپیشه بی‌تجربه سابق که در میان عناصری که باعث حیات می‌شوند بال می‌زد. به هنرمند پخته‌ای که تشنه شهرت است، کسی که در مقابل موانع متوقف نمی‌شود، هنوز در هزار نبرد پیروز خواهد شد، اما شاید هرگز ماهیت واقعی خود را آشکار نکند.

همچنین ببینید: نیکولا گراتری، بیوگرافی، تاریخ، حرفه و کتاب: نیکولا گراتری کیست

دهه 2010

در دهه 2010 میلا جووویچ بسیار کار می کند. اندرسون او را برای چهار فیلم فراخوانده است: «رزیدنت ایول: زندگی پس از مرگ» (2010)، «رزیدنت ایول: تلافی» (2012)، «رزیدنت ایول: فصل آخر» (2016)، و همچنین برای «سه تفنگدار» ( 2011).

او سپس در: "Cymbeline" (2014، توسط مایکل آلمریدا) بازی کرد. "بازمانده" (2015، توسط جیمز مک تیگ)؛ "Zoolander 2" (2016، توسط بن استیلر); "حمله به حقیقت - شوک و هیبت" (2017، توسط راب راینر)؛ "دنیای آینده" (2018، توسط جیمز فرانکو و بروس تیری چونگ)؛ "پسر جهنمی" (2019). در سال 2020 او قهرمان یک فیلم جدید با الهام از یک سری بازی های ویدئویی است: "هیولاشکارچی».

Glenn Norton

گلن نورتون یک نویسنده باتجربه و یک خبره پرشور همه چیزهای مربوط به زندگی نامه، افراد مشهور، هنر، سینما، اقتصاد، ادبیات، مد، موسیقی، سیاست، مذهب، علم، ورزش، تاریخ، تلویزیون، افراد مشهور، اسطوره ها و ستارگان است. . گلن با طیف التقاطی از علایق و کنجکاوی سیری ناپذیر، سفر نویسندگی خود را آغاز کرد تا دانش و بینش خود را با مخاطبان گسترده ای به اشتراک بگذارد.گلن پس از تحصیل در روزنامه‌نگاری و ارتباطات، نگاهی دقیق به جزئیات و مهارت در داستان‌سرایی جذاب داشت. سبک نوشتاری او به خاطر لحن آموزنده و در عین حال جذابش شناخته می شود، که بدون زحمت به زندگی چهره های تأثیرگذار جان می بخشد و در اعماق موضوعات مختلف جذاب می پردازد. هدف گلن از طریق مقالات به خوبی تحقیق شده خود سرگرم کردن، آموزش، و الهام بخشیدن به خوانندگان برای کشف تابلوی غنی از دستاوردهای انسانی و پدیده های فرهنگی است.گلن به‌عنوان یک سینماگر و علاقه‌مند به ادبیات، توانایی عجیبی در تحلیل و زمینه‌سازی تأثیر هنر بر جامعه دارد. او به بررسی تأثیر متقابل بین خلاقیت، سیاست و هنجارهای اجتماعی می پردازد و رمزگشایی می کند که چگونه این عناصر آگاهی جمعی ما را شکل می دهند. تحلیل انتقادی او از فیلم‌ها، کتاب‌ها و دیگر عبارات هنری به خوانندگان دیدگاه تازه‌ای ارائه می‌کند و آنها را به تفکر عمیق‌تر در مورد دنیای هنر دعوت می‌کند.نوشته جذاب گلن فراتر از این استحوزه های فرهنگ و امور جاری. با علاقه شدید به اقتصاد، گلن به درونیات سیستم های مالی و روندهای اجتماعی-اقتصادی می پردازد. مقالات او مفاهیم پیچیده را به قطعات قابل هضم تقسیم می کند و خوانندگان را قادر می سازد تا نیروهایی را که اقتصاد جهانی ما را شکل می دهند رمزگشایی کنند.با میل گسترده ای به دانش، زمینه های تخصصی متنوع گلن، وبلاگ او را به مقصدی یکجا برای هر کسی که به دنبال بینش کامل در مورد موضوعات بی شماری است تبدیل می کند. خواه کاوش در زندگی مشاهیر نمادین، کشف اسرار اسطوره های باستانی، یا کالبدشکافی تأثیر علم بر زندگی روزمره ما باشد، گلن نورتون نویسنده مورد علاقه شماست که شما را در چشم انداز وسیع تاریخ، فرهنگ و دستاوردهای بشری راهنمایی می کند. .