الیزابت شو، بیوگرافی
فهرست مطالب
بیوگرافی
- دهه 2000
- الیزابت شو در دهه 2010
آیا بلوند خیره کننده ای را که در فیلم پل ورهوون "L'man without" ظاهر شد را به خاطر دارید. یک سایه، آنتاگونیست باهوش و مصمم دانشمند دیوانه با بازی کوین بیکن؟ خب، آن موجودی با ویژگیهای کاملاً مشخص و هیکل بینقص الیزابت شو نامیده میشود و اگرچه او چندین سال است که در صحنه حضور داشته است، اشتباه نیست که بگوییم شاید به موفقیتی نرسیده است. تمام موفقیتی که لیاقتش را دارد .
او در 6 اکتبر 1963 در ویلمینگتون (دلاور) به دنیا آمد و در نیوجرسی بزرگ شد و در رشته علوم سیاسی از هاروارد فارغ التحصیل شد. او که علاقه زیادی به ورزش و زندگی در فضای باز دارد، همیشه فعالیت بدنی را به زندگی یکنواخت در یک دفتر ترجیح داده است.
همچنین ببینید: بیوگرافی گابریل دآنونزیوایده بازیگر شدن تنها زمانی به ذهنش خطور کرد که متوجه هدایایی شد که مادر طبیعت به وفور به او بخشیده بود، اما، با این وجود، مطمئناً برای آیندهاش چیزی هیجانانگیز، متنوع و بیشتر انتخاب میکرد. از زندگی خاکستری کارمند اداری.
الیزابت دقیقاً همانگونه است که در برخی از فیلمهایش ظاهر میشود: زیبا و شیرین، اما همچنین با اعتماد به نفس و مایل است تا زمانی که ذهنش را به چیزی معطوف میکند، تمام راه را طی کند.
اولین گام های حرفه ای او را به عنوان قهرمان تبلیغات متعدد می بیند، سپس تلویزیون، سریال های تلویزیونی، او را کشف می کند وبرای یکی از آن سریالهای تلویزیونی کلاسیک نام نویسی میکند که اگر واقعاً تبدیل به فرقه نشوند، حداقل به معرفی استعدادهای زیادی کمک میکنند.
تاریخ 1984 انتقال به پرده بزرگ با "بچه کاراته - برای برنده شدن فردا" است: این یک فیلم کالت است، حداقل به دلیل همدردی ناشی از قهرمانان و برای راه اندازی مد هنرهای رزمی.
توانایی حضور در پرده بزرگ موفقیت است، این غیرقابل انکار است، اما علیرغم این، الیزابت راضی نیست، همیشه همانطور که به نقش های دوست دختر در حال انجام وظیفه است تنزل داده می شود. او عاشق رالف ماکیو در "بچه کاراته" بود، همانطور که با تام کروز در "کوکتل" یا مایکل جی فاکس در "بازگشت به آینده" قسمت های دوم و سوم خواهد بود.
همچنین ببینید: گرگوریو پالترینیری، بیوگرافیخوشبختانه، مایک فیگیس بزرگ به او این فرصت را می دهد تا در فیلم شدید و دراماتیک "ترک لاس وگاس" (در مقابل نیکلاس کیج) ناخن هایش را بیرون بکشد و نتیجه یک نامزدی اسکار و بارانی از تمجیدها است.
او ممکن است باور کند که رسیده یا تقریباً، اما متأسفانه دیگر قادر به انتخاب تولید مناسب نیست، با یک سری فیلم روبرو می شود که اگر از یک طرف تعریف فلاپ ها ناعادلانه باشد، از طرف دیگر. مطمئناً نمی توانید آنها را به یاد ماندنی بشناسید: آنها در دسته عناوینی مانند "Il Santo" قرار می گیرند که تقریباً منحصراً به دلیل رابطه ادعایی او با وال کیلمر (که او قاطعانه آن را رد کرد)، "Palmetto" و"هری را نابود کرد".
خطر این است که ستاره ستاره یک شهاب سنگ دیگر هالیوود شود.
دهه 2000
با تولید بزرگ فیلم "مرد بدون سایه"، فیلمی که به شدت بر جلوه های ویژه تمرکز دارد که واقعاً تأثیرگذار هستند، احیای خاصی داشت. فیلم های بعدی «پوست اسرارآمیز» به کارگردانی گرگ اراکی (2004) هستند. پنهان و جستجو، به کارگردانی جان پولسون (2005); "رویاپرداز" نوشته جان گاتینز (2005); "بزرگترین رویای من" (گریسی) به کارگردانی دیویس گوگنهایم (2007).
در نیمه دوم دهه 2000 الیزابت شو در "اولین متولد شده" به کارگردانی آیزاک وب (2007) بازی کرد. "هملت 2" به کارگردانی اندرو فلمینگ (2008); «دون مک کی - لحظه حقیقت» به کارگردانی جیک گلدبرگر (2009) و «پیرانا 3 بعدی» به کارگردانی الکساندر آجا (2010).
الیزابت شو در دهه 2010
در این سالها او را در "عروسی ای که آرزو می کنم" (بهار امید) به کارگردانی دیوید فرانکل (2012) می بینیم. "بغض ها - خانه ای در انتهای خیابان" به کارگردانی مارک توندرای (2012); "Behaving Badly" (Behaving Badly) به کارگردانی تیم گاریک (2014); «نبرد جنسها» (نبرد جنسها) به کارگردانی جاناتان دیتون و والری فاریس (2017).