بیوگرافی استیون سیگال

 بیوگرافی استیون سیگال

Glenn Norton

بیوگرافی • Always in action

استیون فردریک سیگال در 10 آوریل 1952 در لاسینگ (میشیگان) به دنیا آمد و یک بازیگر مشهور سینما، متخصص در فیلم های اکشن است. او در دهه 1980 نه به خاطر مهارت های بازیگری اش که به خاطر مهارت های رزمی اش به شهرت رسید. در واقع، حرفه ورزشی او دارای جوایز متعددی مانند کمربند سیاه دان هفتم در آیکیدو، یک رشته روان‌فیزیکی ژاپنی است.

سیگال پسر یک معلم ریاضیات، پدرش ساموئل استیون سیگال، و یک تکنسین بیمارستان، مادرش پاتریشیا بیتونتی، با اصالت کالابریایی است. زمانی که استیون پنج ساله است، از میشیگان تصمیم می گیرند به کالیفرنیا نقل مکان کنند. پدر و مادرش او را در سن هفت سالگی در اولین دوره هنرهای رزمی ثبت نام کردند و در طول دوران ورزشی‌اش، معلمان واقعاً مهمی از او پیروی کردند: برای کاراته توسط فومیو دمورا، "آقای میاگی" معروف از کاراته کید، و برای آیکودو. توسط راد کوبایاشی، رئیس فدراسیون آیکیدو ایالات غربی.

استعداد او فوراً آشکار می شود. در واقع، او شروع به شرکت در مسابقات می کند و چندین کمربند (کمربند مشکی در کاراته، آیکیدو و کنجوتسو) را به دست می آورد و زمانی وارد تیم کاراته دمورا می شود که زمانی نوجوان بود. در سال 1971 سیگال پس از تحصیل در دانشگاه به همراه نامزدش راهی ژاپن شد. در اینجا او با دختر ژاپنی الاصل ازدواج می کند و با خانواده او زندگی می کند.صاحب یک مدرسه آیکیدو او اولین خارجی است که یک دوجو اصلی (محل تمرین) را اداره می کند. اما این دوره از زندگی او چندان مشخص نیست و به شدت داستانی است. آنچه مسلم است این است که ژاپن مرحله شکل گیری احساساتی و حرفه ای است.

بر اساس آنچه که آگاهان می گویند، او با ماجراهای مختلفی روبرو می شود: گفته می شود که او با مافیای ژاپنی جنگید و توسط اوسنسی موریهه اوشیبا، بنیانگذار آیکیدو، آموزش دید. با این حال، آنها اطلاعاتی هستند که نیاز به شواهد بیشتری برای ارائه مطمئن دارند و بسیاری گمان می کنند که این افسانه ها روی میزی ساخته شده اند تا تصویر بازیگر را بهتر بفروشند. علاوه بر این، گفته می شود که یک روز غروب پدر شوهر، قمارباز نسبتا بدشانس و مشروب خوار، برخی از حکایات را تکذیب کرد.

همچنین ببینید: واسلاو نیژینسکی، بیوگرافی: تاریخ، زندگی و حرفه

سیگال در اوایل دهه 1980 رسماً به آمریکا بازگشت و یک مدرسه آیکیدو افتتاح کرد. در همین دوره از زندگی است که ماجراجویی او با دنیای سینما آغاز می شود. اولین فعالیت‌های او به‌عنوان هماهنگ‌کننده هنرهای رزمی در برخی مجموعه‌ها بود: در ابتدا این یک کار پشت صحنه است. پس از آن، او محافظ کلی لبروک می شود که در سال 1987 با او ازدواج می کند و با او سه فرزند دارد و مایکل اویتز، مامور ستاره ها. این اوست که تحت تأثیر مهارت و هیکل زیبایش تصمیم می گیرد آن را امتحان کند. اولین فیلم او "نیکو" است.در سال 1988 "کشتن سخت"، "برنامه ریزی شده برای کشتن" و "عدالت به هر قیمتی" دنبال شد. فیلم ها موفقیت بزرگی نیستند، اما بازگشتی از سوی مردم دارند.

شهرت در سال 1992 با "تله در دریاهای آزاد" به دست آمد که 156.4 میلیون دلار فروخت. برای سیگال این واقعاً نقطه عطف است، به طوری که در سال 1994 تصمیم می گیرد به عنوان کارگردان در «چالش در یخ» که کارگردانی و بازی کرد، تجربه کند. اما این یک فلاپ است.

محبوبیت او به باکس آفیس در سال های بعد با "Trappola sulle Montagne Rocciose" (1995)، دنباله "Trappola in alto mare" و با "Delitti inquietanti" (1996) برمی گردد. او چندین بار سعی می کند نقش خود را به عنوان یک بازیگر فیلم های اکشن رها کند و نقش های متعهد تری را امتحان کند، اما مردم همیشه پاسخ منفی می دهند. تا اینکه سیگال این شانس را پیدا می کند که «وطن پرست» یک فیلم تلویزیونی بسیار جذاب به تهیه کنندگی این بازیگر را بسازد.

در این مرحله دوم از زندگی حرفه ای خود مطمئناً رضایت بیشتری از ساخت محصولات تلویزیونی پیدا می کند، با وجود موفقیت "فریته مورتالی" در سال 2001، صفحه بزرگ او را نادیده می گیرد. متأسفانه مهارت های بازیگری او اغلب چیزهایی را به جا می گذارد و اگر فیلم توسط یک داستان اکشن قوی پشتیبانی نشود، موفق به نمایش آن نمی شود. نقش های او با قدرت بدنی مشخص می شود، اما در عین حال شخصیت ها پروفایل های کاملاً جدیدی دارند.به خصوص در اوایل کارش آنها سختی شخصیت، معمولی آنتاگونیست ها (شرورها) را با سخاوت ذهن قهرمانان ترکیب می کنند.

همچنین ببینید: بیوگرافی Ambrogio Fogar

سیگال مطمئناً یک شخصیت بسیار خوش شانس هالیوود است. به عنوان یک مرد جوان، او مطمئناً جاه‌طلبی بازیگری را نداشت و توانست هنرهای رزمی را به چیزی بیش از یک رشته ساده تبدیل کند. با این اوصاف، او آدم ساده ای نیست، با شخصیتی انعطاف پذیر، بلکه بیشتر. بازیگران متعددی از جمله تامی لی جونز هستند که اعلام کرده‌اند دیگر نمی‌خواهند با او کار کنند: تقسیم مجموعه با بی‌کفایتی و غرور آسان نیست. اتهامات سخت برای بلعیدن با این حال، بزرگترین شکست در سال 2001 زمانی رخ داد که استیون سیگال برای جوایز Razzie به عنوان بدترین بازیگر نقش اول در فیلم "نفوذی ویژه" نامزد شد.

زندگی سیگال فقط از سینما و هنرهای رزمی تشکیل نمی شود، بلکه داستان های عاشقانه متعددی نیز دارد: علاوه بر همسر ژاپنی اش که 11 سال با او ازدواج کرد (1975) -1986) و کلی لبروک، که تقریباً ده سال با آنها ازدواج کرد، یک بله لغو شده (برای دوهمسری) با آدرین لاروسا در سال 1984 (بازیگر در آن زمان هنوز با میاکو ازدواج کرده بود و در همان زمان موفق به دریافت جایزه شد. لبروک) و سپس همسر فعلی او Erdenetuya Batsukh، در سال 2009 ازدواج کرد. خانواده او بسیار پرجمعیت است، زیرا این بازیگر شش فرزند از همسران خود داشت، به علاوه یک دختر به دنیا آمد.از رابطه خارج از ازدواج با آریسا ولف، پرستار بچه که با او به کلی لبروک خیانت کرد. او علاوه بر فرزندان بیولوژیکی خود، سرپرست یک پسر تبتی به نام یابشی پان رینزین وانگمو نیز می باشد.

استیون سیگال نیز عاشق موسیقی، خواننده و گیتاریست عالی است. در سال 2005 او "آهنگ هایی از غار بلورین" را منتشر کرد. این آلبوم در میان بسیاری دیگر، از استیوی واندر نیز برخوردار است. او همچنین بسیار متعهد به دفاع از محیط زیست و حیوانات است (او با پتا همکاری می کند) و آیین بودایی را با اعتقاد بسیار زیاد انجام می دهد. او مانند بسیاری از بازیگران به دالایی لاما اختصاص دارد.

بعد از دو فیلم "رانده به کشتن" و "یک مرد خطرناک" در سال 2009، او در سال 2010 در فیلم "متولد شده برای بزرگ کردن جهنم" بازی کرد. زندگی این بازیگر در همان سال با دعوی قضایی زیر و رو می شود. مدل Kayden Nguyen و هنرپیشه مشتاق از او در دادگاه لس آنجلس به دلیل آزار جنسی، خرید و فروش مواد مخدر و خشونت شکایت کرده و یک میلیون دلار غرامت می خواهند. اما مشکلات قضایی به همین جا ختم نمی شود. متاسفانه این اولین بار نیست که این بازیگر درگیر رسوایی های مشابهی می شود. در سال 1996، مطبوعات آمریکا او را متهم کردند که از قدرت خود برای سوء استفاده از برخی دختران به دنبال شهرت استفاده کرده است.

سیگال در حال حاضر بیشتر سال با همسرش در لوئیزیانا زندگی می کند و در آنجا به عنوان معاون کلانتر برای جامعه جفرسون پریش کار می کند. بقیه زمان می گذرددر مزرعه خود در کلرادو یا در اقامتگاهش در لس آنجلس. بازيگر باشيد.

Glenn Norton

گلن نورتون یک نویسنده باتجربه و یک خبره پرشور همه چیزهای مربوط به زندگی نامه، افراد مشهور، هنر، سینما، اقتصاد، ادبیات، مد، موسیقی، سیاست، مذهب، علم، ورزش، تاریخ، تلویزیون، افراد مشهور، اسطوره ها و ستارگان است. . گلن با طیف التقاطی از علایق و کنجکاوی سیری ناپذیر، سفر نویسندگی خود را آغاز کرد تا دانش و بینش خود را با مخاطبان گسترده ای به اشتراک بگذارد.گلن پس از تحصیل در روزنامه‌نگاری و ارتباطات، نگاهی دقیق به جزئیات و مهارت در داستان‌سرایی جذاب داشت. سبک نوشتاری او به خاطر لحن آموزنده و در عین حال جذابش شناخته می شود، که بدون زحمت به زندگی چهره های تأثیرگذار جان می بخشد و در اعماق موضوعات مختلف جذاب می پردازد. هدف گلن از طریق مقالات به خوبی تحقیق شده خود سرگرم کردن، آموزش، و الهام بخشیدن به خوانندگان برای کشف تابلوی غنی از دستاوردهای انسانی و پدیده های فرهنگی است.گلن به‌عنوان یک سینماگر و علاقه‌مند به ادبیات، توانایی عجیبی در تحلیل و زمینه‌سازی تأثیر هنر بر جامعه دارد. او به بررسی تأثیر متقابل بین خلاقیت، سیاست و هنجارهای اجتماعی می پردازد و رمزگشایی می کند که چگونه این عناصر آگاهی جمعی ما را شکل می دهند. تحلیل انتقادی او از فیلم‌ها، کتاب‌ها و دیگر عبارات هنری به خوانندگان دیدگاه تازه‌ای ارائه می‌کند و آنها را به تفکر عمیق‌تر در مورد دنیای هنر دعوت می‌کند.نوشته جذاب گلن فراتر از این استحوزه های فرهنگ و امور جاری. با علاقه شدید به اقتصاد، گلن به درونیات سیستم های مالی و روندهای اجتماعی-اقتصادی می پردازد. مقالات او مفاهیم پیچیده را به قطعات قابل هضم تقسیم می کند و خوانندگان را قادر می سازد تا نیروهایی را که اقتصاد جهانی ما را شکل می دهند رمزگشایی کنند.با میل گسترده ای به دانش، زمینه های تخصصی متنوع گلن، وبلاگ او را به مقصدی یکجا برای هر کسی که به دنبال بینش کامل در مورد موضوعات بی شماری است تبدیل می کند. خواه کاوش در زندگی مشاهیر نمادین، کشف اسرار اسطوره های باستانی، یا کالبدشکافی تأثیر علم بر زندگی روزمره ما باشد، گلن نورتون نویسنده مورد علاقه شماست که شما را در چشم انداز وسیع تاریخ، فرهنگ و دستاوردهای بشری راهنمایی می کند. .