بیوگرافی جولیا رابرتز

 بیوگرافی جولیا رابرتز

Glenn Norton

بیوگرافی

  • فیلموگرافی اساسی جولیا رابرتز

بازیگر معروف برای هزاران نقش در دره طلایی هالیوود، جولیا فیونا رابرتز، دختر سوم یک فروشنده لوازم خانگی و یک منشی، در سال 1967 در Smyrna (گرجستان) به دنیا آمد. در کودکی رویای دامپزشک شدن را پرورش داد، اما سال‌های بدی در انتظار او بود، این رویا را شکست تا دیگران را بیافریند و آرامشش را موقتاً از هم بپاشد: وقتی پدر و مادرش از هم جدا می‌شوند تنها چهار سال دارد و وقتی پدرش می‌میرد نه سال دارد. دور.

به زودی او باید شروع به مراقبت از خود کند. درس می خواند، کوشا است، دبیرستان را با سود می گذراند و در همین حین در اوقات فراغت به عنوان پیشخدمت یا در بهترین حالت، به عنوان فروشنده کار می کند. پس از مدرسه، او زادگاهش را ترک می کند تا به همراه خواهرش لیزا به نیویورک نقل مکان کند. در اینجا او سعی می کند به عنوان یک بازیگر موفق باشد: برای پرداخت هزینه های سخنرانی و تحصیل بازیگری خود، او برای آژانس مد "کلیک" رژه می رود.

اولین نقش او در فیلم "قرمز خون" ساخته اریک مسترسون در کنار برادرش اریک رابرتز بود. این فیلم در سال 1986 ساخته شد اما تنها سه سال بعد اکران شد. در سال 1988 او در فیلم "پیتزای عارفانه" ساخته دونالد پتریین همبازی شد، فیلمی که در آن نقش یک پیشخدمت پورتوریکویی اهل یک شهر کوچک استانی را بازی می کند که عاشق پسر جوان شهر می شود. در کنار او لیلی تیلور وآنابث گیش.

1989 سال اولین نامزدی او برای اسکار به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل زن است. جولیا در فیلم ماگنولیاهای فولادی هربرت راس نقش عروس جوان مبتلا به دیابت را بازی می کند که پس از زایمان می میرد. با بازی او برخی از ستاره های هالیوود مانند سالی فیلد، شرلی مک لین و دالی پارتون.

در اوایل سال 1990، او با همکار خود کیفر ساترلند نامزد کرد.

پیروزی سینمایی در پایان همان سال فرا می رسد: او می پذیرد که در داستان عاشقانه عاشقانه "زن زیبا" به کارگردانی گری مارشال به همراه نماد جنسی لحظه، ریچارد گیر بازی کند. پس از این فیلم، درهای هالیوود به روی او باز شد و نام او شروع به محبوبیت کرد. در فیلم هیجان انگیز "خط مرگ" به کارگردانی جوئل شوماخر در مقابل دوست پسرش بازی کرد. در زیر نمایشنامه «خواب با دشمن» اثر جوزف روبن را نمایش می دهد.

1991 سال بدی برای رابرتز بود. او همچنان «انتخاب عشق» به کارگردانی جوئل شوماخر و «هوک - کاپیتان هوک» (با داستین هافمن و رابین ویلیامز) ساخته استیون اسپیلبرگ را بازی می‌کند، اما این فیلم‌ها موفقیت مورد انتظار را نخواهند داشت.

در عشق هم اوضاع برای او خوب پیش نمی رود: او نامزدی خود را با کیفر ساترلند کمی قبل از عروسی قطع می کند.

در سال 1993 او با فیلم آلن جی پاکولا "The Pelican Brief" بر اساس رمانی از جان گریشام به خوبی شروع کرد، اما سال بعد بازی کرد.فیلم تاسف بار دیگر، "مردان بسیار خاص" ساخته چارلز شایر.

همچنین ببینید: بیوگرافی فروچیو آمندولا

همین مورد در مورد فیلم رابرت آلتمن "Pret-a-Porter" نیز اتفاق می افتد.

تغییرات مهمی در زندگی خصوصی او رخ می دهد: او با خواننده و بازیگر موسیقی کانتری، لایل لاوت، ازدواج می کند. تنها پس از دو سال، آنها از هم جدا می شوند.

پیش از پیروزی کنونی، سه سال دیگر بگذرد، که در آن او همچنان در فیلم‌هایی بازی می‌کند که مطمئناً اثری از خود باقی نمی‌گذارند، مانند «چیزی برای صحبت کردن» به کارگردانی لاسه هالستروم (1995)، «مری ریلی» توسط استیون فریرز، "مایکل کالینز" (1996) به کارگردانی نیل جردن و "همه می‌گویند دوستت دارم" به کارگردانی وودی آلن.

بازگشت او به صحنه به عنوان یک بازیگر زن مشهور جهان در سال 1997 با فیلم سرگرم کننده پی جی هوگان "عروسی بهترین دوست من" اتفاق افتاد که در آن او در کنار روپرت اورت و کامرون دیاز بازی کرد. این فیلم به او اجازه می دهد تا نامزد بهترین بازیگر زن در گلدن گلوب شود.

همچنین ببینید: بیوگرافی لوسیا آنونزیاتا: تاریخ، زندگی و حرفه

پس از مدتی بازی در فیلم های دراماتیکی مانند "تئوری توطئه" به کارگردانی ریچارد دانر در سال 1997 به همراه مل گیبسون و "کفش های کتانی" به کارگردانی کریس کلمبوس در کنار سوزان ساراندون (1998)، پیروزی واقعی.

بین سالهای 1999 و 2000 او در دو فیلم فوق العاده موفق بازی کرد. اینها فیلم هایی هستند که کیفیت های مختلف را ترکیب می کنند: ظریف، عاشقانه، پر از احساسات خوب و همچنین بسیار خنده دار.

چه کسیدر مقابل ستاره مهربان «ناتینگ هیل» خواب ندیدی؟ و چه کسی به ساده لوح بودن «Runway Bride» (دوباره توسط همان کارگردان Pretty Woman و دوباره با ریچارد گیر همیشه سبز) لبخند نزده است؟

اما جولیا رابرتز تارهای دیگری نیز در کمان خود داشت و توانست آنها را در "ارین بروکوویچ" متعهد (داستان واقعی به کارگردانی نابغه استیون سودربرگ) فیلمبرداری کند، فیلمی که او را به صحنه اسکار منجنیق برد. به طور خلاصه، رابرتز اولویت خود را در صحنه بازیافته و به مرکز ترجیحات عمومی بازگشته است.

سال بعد، تازه از مجسمه، او در فیلم به یاد ماندنی "یازده اوشن" (سودربرگ هنوز پشت دوربین بود)، یک فیلم پرمدعا با بازیگران برجسته (جورج کلونی، برد پیت، مت) پذیرفت. دیمون، اندی گارسیا و دیگران) که متأسفانه نتیجه را از دست دادند.

او در جولای 2002 با دانیل مدر، فیلمبردار پسر تهیه کننده مایک مدر ازدواج کرد: با او دارای سه فرزند (هیزل پاتریشیا و فینیوس والتر، دوقلوهای هتروزیگوت متولد نوامبر 2004 و هنری، متولد ژوئن 2007) است.

جولیا رابرتز فیلم شناسی ضروری

  • Firehouse، فیلم جی کریستین اینگوردسن (1987)
  • رضایت، فیلم جوآن فریمن (1988)
  • پیتزای عرفانی، فیلمی از دونالد پتری (1988)
  • قرمز خون، فیلمی ازپیتر مسترسون (1989)
  • مگنولیاهای فولادی، فیلم هربرت راس (1989)
  • زن زیبا، فیلم گری مارشال (1990)
  • لاین فلت لاینرز، فیلم جوئل شوماخر (1990)
  • خواب با دشمن، فیلم جوزف روبن (1991)
  • انتخاب عشق - داستان هیلاری و ویکتور (در حال مرگ)، فیلم جوئل شوماخر (1991)
  • هوک - کاپیتان هوک (هوک)، فیلم استیون اسپیلبرگ (1991)
  • قهرمانان (بازیکنان)، فیلمی از رابرت آلتمن (1992) - کمئوی بی اعتبار
  • خلاصه پلیکان، فیلم آلن جی. پاکولا (1993)
  • I Love Trouble، به کارگردانی چارلز شایر (1994)
  • Prêt-à-Porter، فیلم توسط رابرت آلتمن (1994)
  • چیزی برای صحبت کردن، فیلم لاسه هالستروم (1995)
  • فیلم مری ریلی ساخته استفن فریرز (1996)
  • فیلم مایکل کالینز ساخته نیل جردن (1996)
  • همه می گویند دوستت دارم)، فیلم وودی آلن (1996)
  • عروسی بهترین دوست من، فیلم پی.جی. هوگان (1997)
  • تئوری توطئه، فیلم ریچارد دانر (1997)
  • نامادری، فیلم کریس کلمبوس (1998)
  • ناتینگ هیل، فیلم راجر میشل (1999) )
  • عروس فراری، فیلمی از گری مارشال (1999)
  • ارین بروکوویچ - قوی در نقشحقیقت (ارین بروکوویچ)، فیلم استیون سودربرگ (2000)
  • مکزیکی - فیلم گور وربینسکی (2000)
  • دلبران آمریکا، فیلم جو راث (2001)
  • Ocean's Eleven - Play Your Game (Ocean's Eleven)، فیلم استیون سودربرگ (2001)
  • قهرمان بزرگ، فیلم بری تاب (2002) - کمئو
  • اعترافات یک ذهن خطرناک، فیلم نوشته جورج کلونی (2002)
  • Full Frontal، فیلم استیون سودربرگ (2002)
  • مونالیزا اسمایل، فیلم مایک نیول (2003)
  • Closer، فیلم مایک Nichols (2004)
  • Ocean's Twelve، فیلم استیون سودربرگ (2004)
  • جنگ چارلی ویلسون (جنگ چارلی ویلسون) به کارگردانی مایک نیکولز (2007)
  • Fireflies در باغ، فیلم دنیس لی (2008)
  • دوگانگی، فیلم تونی گیلروی (2009)
  • روز ولنتاین، فیلم گری مارشال (2010)
  • Eat Pray عشق، فیلم رایان مورفی (2010)
  • لری کرون (لری کرون)، فیلم تام هنکس (2011)
  • سفید برفی (آینه آینه)، فیلم تارسم سینگ (2012)
  • آگوست: شهرستان اوسیج، فیلم جان ولز (2013)
  • واندر (2017)
  • بن برگشته (2018)

Glenn Norton

گلن نورتون یک نویسنده باتجربه و یک خبره پرشور همه چیزهای مربوط به زندگی نامه، افراد مشهور، هنر، سینما، اقتصاد، ادبیات، مد، موسیقی، سیاست، مذهب، علم، ورزش، تاریخ، تلویزیون، افراد مشهور، اسطوره ها و ستارگان است. . گلن با طیف التقاطی از علایق و کنجکاوی سیری ناپذیر، سفر نویسندگی خود را آغاز کرد تا دانش و بینش خود را با مخاطبان گسترده ای به اشتراک بگذارد.گلن پس از تحصیل در روزنامه‌نگاری و ارتباطات، نگاهی دقیق به جزئیات و مهارت در داستان‌سرایی جذاب داشت. سبک نوشتاری او به خاطر لحن آموزنده و در عین حال جذابش شناخته می شود، که بدون زحمت به زندگی چهره های تأثیرگذار جان می بخشد و در اعماق موضوعات مختلف جذاب می پردازد. هدف گلن از طریق مقالات به خوبی تحقیق شده خود سرگرم کردن، آموزش، و الهام بخشیدن به خوانندگان برای کشف تابلوی غنی از دستاوردهای انسانی و پدیده های فرهنگی است.گلن به‌عنوان یک سینماگر و علاقه‌مند به ادبیات، توانایی عجیبی در تحلیل و زمینه‌سازی تأثیر هنر بر جامعه دارد. او به بررسی تأثیر متقابل بین خلاقیت، سیاست و هنجارهای اجتماعی می پردازد و رمزگشایی می کند که چگونه این عناصر آگاهی جمعی ما را شکل می دهند. تحلیل انتقادی او از فیلم‌ها، کتاب‌ها و دیگر عبارات هنری به خوانندگان دیدگاه تازه‌ای ارائه می‌کند و آنها را به تفکر عمیق‌تر در مورد دنیای هنر دعوت می‌کند.نوشته جذاب گلن فراتر از این استحوزه های فرهنگ و امور جاری. با علاقه شدید به اقتصاد، گلن به درونیات سیستم های مالی و روندهای اجتماعی-اقتصادی می پردازد. مقالات او مفاهیم پیچیده را به قطعات قابل هضم تقسیم می کند و خوانندگان را قادر می سازد تا نیروهایی را که اقتصاد جهانی ما را شکل می دهند رمزگشایی کنند.با میل گسترده ای به دانش، زمینه های تخصصی متنوع گلن، وبلاگ او را به مقصدی یکجا برای هر کسی که به دنبال بینش کامل در مورد موضوعات بی شماری است تبدیل می کند. خواه کاوش در زندگی مشاهیر نمادین، کشف اسرار اسطوره های باستانی، یا کالبدشکافی تأثیر علم بر زندگی روزمره ما باشد، گلن نورتون نویسنده مورد علاقه شماست که شما را در چشم انداز وسیع تاریخ، فرهنگ و دستاوردهای بشری راهنمایی می کند. .