بیوگرافی توماسو بوسکتا
فهرست مطالب
بیوگرافی • رستگاری دون ماسینو
توماسو بوسکتا در 13 ژوئیه 1928 در آگریجنتو، در محله ای طبقه کارگر، در یک خانواده متوسط محلی متولد شد. مادر خانه دار ساده ای است و پدر شیشه ساز.
پسر باهوشی با هوش سریع، با ازدواج خیلی زود، در شانزده سالگی، زندگی سختی را پیش برد، حتی اگر در سیسیل در آن زمان ازدواج بین افراد بسیار جوان چندان هم کم نبود.
در هر صورت، ازدواج برای توماس مسئولیت های خاصی از جمله تامین نان برای عروس جوانش فراهم می کند. لازم به ذکر است که در اعماق سیسیل در دهه 1930 برای یک زن امکان انجام هیچ شغلی وجود نداشت. به ویژه، او به طور غیرقانونی کارتهایی را برای جیرهبندی آرد میفروشد: سال 1944 است، جنگ غیرنظامیان را خسته میکند و شهرها را ویران میکند، به استثنای پالرمو، خفه شده در زیر تودهای از آوار، بمباران سال قبل
این تصویر ظاهراً ناراحت کننده، سال بعد بوسکتاها دختری به نام فلیسیا به دنیا آوردند، در حالی که دو سال بعد بندتو نیز از راه رسید. با دو فرزند، نیازهای اقتصادی نیز رشد می کند. با این حال، در پالرمو، کار معمولی یافت نمی شود. سپس شبح تنها راه حل ممکن ظاهر می شود، حتی اگردردناک: مهاجرت اتفاقی که به سرعت، مانند بسیاری از ایتالیایی های دهه 40، رخ می دهد. دون ماسینو با علم به اینکه در آرژانتین امکان اقامت برای ایتالیاییها وجود دارد، به ناپل میرود و سپس در بوئنوس آیرس پیاده میشود، جایی که او شغلی بدیع را در ردپای حرفه باستانی پدرش ابداع میکند: او یک کارخانه شیشهسازی را در شهر باز میکند. پایتخت آمریکای جنوبی مطمئناً تجارت رونق ندارد. در سال 1957 ناامید به پالرموی "خود" بازگشت و مصمم بود دوباره راه ثروت و موفقیت را از راه های دیگر امتحان کند.
در واقع، پالرمو در آن دوره به طور قابل توجهی در حال تغییر بود، همچنین از رونق اقتصادی که ایتالیا از آن بهره می برد، به لطف تلاش میلیون ها کارگر باهوش و توانا، سود می برد، البته به شیوه های محدود. به نظر می رسد تب تولد دوباره به شیوه ای سالم شهر سیسیل را فرا گرفته است: همه جا آثار جدیدی ساخته می شود، ساختمان های قدیمی تخریب می شوند تا ساختمان های جدید به وجود بیایند و به طور خلاصه، همه جا میل زیادی برای رستگاری، بازسازی و خوبی وجود دارد. -بودن.
همچنین ببینید: بیوگرافی گائتانو دونیزتیمتاسفانه مافیا از قبل شاخک های بلند خود را بر روی بیشتر فعالیت هایی که در آن زمان شروع شده بود، به ویژه در ساختمان های متعدد بتن مسلح، مصالح جدید برای ساخت و سازهای انبوه و مردمی، که مانند قارچ در اینجا جوانه زد، گسترده بود. آنجا وجود دارد. Don Masino پول آسان را در آن بازار می بیند و در آن جا می شودفعالیت هایی که توسط لا باربرا، رئیس مرکز پالرمو کنترل می شود. در ابتدا دون ماسینو به "بخش تنباکو" سپرده شد، با کارکردهای قاچاق و مشابه، اما سپس با وظایف مهمتری راه خود را باز خواهد کرد. تا آنجا که به سلسله مراتب مربوط می شود، لا باربرا در حالی که در راس گنبد مافیایی قرار داشت، شهر را کنترل می کرد، با این حال، سالواتوره گرکو معروف به Cicchiteddu، رئیس روسا وجود داشت.
در سال 1961 اولین جنگ مافیایی شروع شد که خانواده هایی را که قلمرو پالرمو را تقسیم کردند به شدت درگیر شد. این وضعیت در میان قتل های مختلف حتی برای دون ماسینو که عاقلانه تصمیم می گیرد برای مدتی ناپدید شود نیز خطرناک می شود. فراری بوسکتا، در حالت تعادل، برای ده سال خوب دوام خواهد آورد، یعنی از سال 1962 تا 2 نوامبر 1972. در طول مدت زمان طولانی، او به طور مداوم حرکت می کند تا زمانی که دقیقاً در اوایل دهه 70 به ریودوژانیرو برسد. در این وضعیت مخاطره آمیز و جهنمی، حتی زندگی خانوادگی نیز فقط می تواند متحول شود. در واقع او دو بار همسرش را عوض می کند تا اینکه دو خانواده دیگر را می سازد. او با همسر دومش، ورا جیروتی، زندگی بی پروا و خطرناکی دارد که همیشه در آستانه کمین و دستگیری است. با او در پایان سال 1964 به مکزیک گریخت و سپس در نیویورک فرود آمد و همچنین به طور غیرقانونی کودکان را از تخت اول وارد کرد.
دو سال بعد، در تالار شهر نیویورک، با نامنوشته مانوئل لوپز کادنا با او ازدواج کرد. در سال 1968، هنوز در تلاش برای فرار از عدالت، لباس جدید پائولو روبرتو فلیچی را پوشید. او با این هویت جدید با کریستینا دی آلمیدا گیمارس برزیلی ازدواج می کند. تفاوت سنی قابل توجه است. بوسکتا یک مافیوز چهل ساله است در حالی که فقط یک دختر بیست و یک ساله است، اما تفاوت ها دون ماسینو را نمی ترساند. فراری در میان هزار سختی ادامه می دهد.
همچنین ببینید: بیوگرافی آدولف هیتلرسرانجام در 2 نوامبر 1972 پلیس برزیل موفق شد با متهم کردن او به قاچاق بین المللی مواد مخدر به مچ دست مافیوز گریزان دستبند بزند. برزیل او را محاکمه نمی کند اما او را به فیومیچینو می فرستد، جایی که دستبندهای بیشتری در انتظار اوست. در دسامبر 1972، درب سلولی در بال سوم زندان اوکیاردونه به روی او باز شد. او تا 13 فوریه 1980 در زندان ماند، او باید در دادگاه کاتانزارو محکومیت خود را بگذراند، 14 سال در دادگاه تجدید نظر به 5 کاهش یافت.
در زندان، دون ماسینو سعی می کند آرامش درونی و فرم بدنی خود را از دست ندهد. به طور خلاصه سعی کنید غرق اتفاقات نشوید. رژیم زندگی او مثال زدنی است: او خیلی زود از خواب بیدار می شود و یک ساعت یا بیشتر را به تمرینات بدنی اختصاص می دهد. واقعیت این است که در حالی که در زندان بود، مافیا به او کمک کرد تا زندگی بیش از آبرومندانه خود را حفظ کند. صبحانه، ناهار و شام مستقیماً توسط آشپزخانه های یکی از معروف ترین رستوران های پالرمو ارائه می شد...
آگهیبه هر حال، سالهایی که بوسکتا در Ucciardone میگذراند برای مافیا بسیار مهم است. قضات، کارآگاهان، روزنامه نگاران، شهروندان بی گناه کشته می شوند. با این حال، در سطح شخصی، او برای دومین بار با کریستینا ازدواج می کند و آزادی نسبی را به دست می آورد و به عنوان شیشه ساز با یک صنعتگر کار می کند.
اما در خیابان های پالرمو دوباره تیراندازی می شود. ترور استفانو بونتاد به وضوح نشان می دهد که بوسکتا چقدر موقعیت او در حال حاضر مخاطره آمیز است. او می ترسد. سپس به زیر زمین بروید. 8 ژوئن 1980 است. او از طریق پاراگوئه به برزیل باز می گردد، بندری رایگان برای ماجراجویان از سراسر جهان. سه سال بعد، در صبح روز 24 اکتبر 1983، چهل مرد خانه او را در سن پائولو محاصره کردند: دستبندها هنوز پابرجاست. دون ماسینو که به نزدیکترین ایستگاه پلیس هدایت میشود، پیشنهاد میکند: "من ثروتمند هستم، میتوانم تمام پولی را که میخواهی به تو بدهم، به شرطی که اجازه بدهی بروم".
در ژوئن 1984، دو قاضی پالرمو برای دیدن او به زندان سن پائولو رفتند. آنها قاضی تحقیق جووانی فالکونه و معاون دادستان وینچنزو گراچی هستند. در طول مکالمه تاریخی، بوسکتا چیزی را اعتراف نکرد، اما درست زمانی که قضات در حال رفتن بودند، سیگنالی ارسال کرد: "امیدوارم به زودی دوباره ملاقات کنیم". در 3 جولای، دادگاه عالی برزیل استرداد او را صادر کرد.
در طول سفر به ایتالیا بوسکتا یک و نیم میلی گرم ازاستریکنین شما پس انداز می کنید. چهار روز در بیمارستان، سپس او در نهایت برای پرواز به رم آماده است. هنگامی که Alitalia DC 10 در 15 ژوئیه 1984 در باند فیومیچینو فرود آمد، فرودگاه توسط تیم های ویژه محاصره شد. سه روز بعد، مافیوز توماسو بوسکتا در مقابل فالکون است. یک درک عمیق با قاضی ایجاد می شود، یک حس اعتماد که منجر به یک رابطه بسیار خاص می شود. اغراق نیست اگر بگوییم بین این دو احترام متقابل وجود داشت (البته از طرف بوسکتا). این پایه اساسی برای اولین مکاشفات دون ماسینو است که به زودی مانند رودخانه ای پرآب می شود. او در واقع اولین «توبهکننده» تاریخ است، نقشی که با شجاعت فراوان به عهده میگیرد و انتخابی گران قیمت خواهد بود (عملاً طی سالها، خانواده بوسکتا به انتقامجویی توسط مافیا نابود شدهاند).
در جلسات شدید با فالکون، بوسکتا نمودارهای سازمانی باندهای مخالف و سپس متحدانش را فاش می کند. تحویل گیرندگان بدهی Nino و Ignazio Salvo و سپس Vito Ciancimino به داوران. در سال 1992، زمانی که سالوو لیما، نماینده حزب دموکرات مسیحی اروپا ترور شد، گفت که "او مردی با افتخار است". متعاقباً، هدف اعلامیههای او هر چه بیشتر بود، تا جایی که جولیو آندرئوتی را به عنوان مهمترین مرجع، در سطح نهادی، کوزا نوسترا در سیاست نشان داد.
Buscetta برای آخرین بار بودچهارده سال از زندگی خود را یک شهروند آمریکایی تقریبا آزاد. او که پس از شهادت
در ایتالیا به ایالات متحده مسترد شد، در ازای همکاری علیه حضور مافیایی در ایالات متحده، تابعیت، هویت مخفی جدید، حفاظت از خود و خانواده اش را از آن دولت دریافت کرد. از سال 1993، او به لطف قانونی که توسط دولتی به ریاست جولیو آندرئوتی تصویب شده بود، از یک "قرارداد" با دولت ایتالیا بهره مند شد، و بر اساس آن او همچنین مستمری قابل توجهی دریافت کرد.
در 4 آوریل 2000، در سن 72 سالگی و اکنون به دلیل عمل های متعدد صورت که برای فرار از قاتلان مافیایی انجام داد، قابل تشخیص نیست، دون ماسینو در نیویورک بر اثر یک بیماری لاعلاج درگذشت.